شهدای دارالولایه سیستان زابل
شهدای زابل
| |||||
|
مادرم مگر نه اینکه ما امانت خدا در زند تو بودیم پس چگونه ناراحت می شوی اگریک روز خدای بزرگ اراده کند امانتش را از شما پس بگیرد. مادرم مگر دنیای فانی را سرای جاوید پنداشتی که برای رفتن مان از آن نارحت می شوی؟ مادرم، مادر خوبم مگر زندگی در مکتب ما عقیده و جهاد نیست؟ مادرم به قول مولایمان علی (ع) دنیا همچون مار خوش خط و خالی است که به ظاهر زیبا و ولطیف به نظر می آید ولی در درون خود زهری کشنده دارد باز هم به فرموده همان بزرگوار مرگ شتری است که پیش پای همه می خوابد چه بهتر که این مرگ در راه خدا باشد بارخدایا خودت مارا هدایت گردان و آنی و لحظه ای به حال خود وامگذار تا دچار ذلالت و گمراهی نگردیم. بار پروردگارا مرا به راه رستگاران و صالحان هدایت گردان نه راه گمراهان و مغضوبین که همانا تو بهترین هدایت کنندگانی. مادرم در پایان برایتان صبر و استقامت و وسع همت همت آرزومندم. مادرعزیزم امیدوارم تحمل همه گونه مصیبت و ناگواری را در راه خدا داشته باشی. خلاصه ای از نامه شهید در 5/3/1361 خدایا به ما توفیق هماهنگی و همکاری و جابنازی در راه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی عطا کن
|